!!! عاشیقیزم
عاشق و دوستار همه و همه ام
دنیا ٬ دست نقاش زبردست تو را زیبا آرایش داده است .
دنیا ٬ پناه بی پناهان چه اندازه تو را دلفریب و دلربا آفریده است .
دنیا ٬ خالق تو از ازل تو را میدان تاخت و تاز عشاق ٬ ناز و عشوه و غرور قرار داده است .
دنیا ٬ می خواهم سوالی از تو بکنم ؟
این را هم می دانم که خواهی گفت نمی دانم ...
هیچ می دانی چرا تا این حد زندگی ات پر شور و هیجان ٬ غم انگیز و گاهی در گوشه ای از جامه خاکستری فام تو شادی پیدا می شود ؟
دنیا ٬ چون خاطره نویس ٬ سرنوشت تو را این چنین نگاشته و تو هم باید مطیع باشی !
دنیا ٬ تو را با تمام زیبایهایت می توان به جام طلایی بسیار زیبایی تشبیه کرد . جام کهنسال و پر خاطره ای ٬ جامی که در دل خود خون های عشاق و غم و اندوه ها ٬ شادی ها ٬ قهر و جدایی ها چون زندانی به خواب ابد محکوم شده اند .
ای جام طلایی دنیا ٬ وصال در تو کم دیده شده گویا از اشک و هجران لذت میبری ...
در میان تو عشاقی همچون لیلی و مجنون ها ٬ شیرین و فرهاد ها و ... مشغول دلربایی بوده اند .
حال در این جام پر خاطره من و او به زندگی ادامه می دهیم . بیم دارم سرنوشت ما چون آن عده ای باشد که تو با آنان وفا نکرده و عهد و پیمان شکسته ای ...
از آن ترسم حسادت تو میان من و او را تفرقه انداخته و هر روز غم بیشتری بخورم ...
نظرات شما عزیزان:
مینویسمت…
” تو ” را میان اصطحکاک مداد و کاغذ
گیر خواهم انداخت
شاید اینگونه بشود تو را
” تجربه ” کرد…!
کاش صدای هق هق گریه ام را باد به تو می رساند…
تا بدانی که بی تو چه میکشم
کاش قاصدک به تو می گفت که در غیاب تو
رودی از اشک به راه انداخته ام….
و کاش پرنده ی سوخته بال عاشق از جانب من
به تو این پیغام را می رساند که:
امید و آرزوهایم بی تو آهسته آهسته
در حال فرو ریختن است
اینم بگم، دنیا رو دوسش ندارم اصلا مفت گرونه
مرسی که سر میزنی به وبلاگم
الان اپ کردم بیا دوباره
ز افغان شبانگاهي چه گويم من چه شعري بهر تو سازم كه اين اشعار و اين افغان، جفاكارا به گوشت در نميآيد
چنان از دوريت ميسوزم و پرپر شوم هر دم چو پروانه كه اين خودسوزي و پرپر شدن، از لاله پرپر نميآيد
چنان از چشمت افتادم كه از پا ميفتد سايه به زير پا مرا از چشم خونين دل چه ميريزد، چهها بر سر نميآيد
چنان آه جگر سوزم كَند بنيان رقيبان را هر از گاهي كه اين بنيان براندازي ز صد سرباز و صد لشكر نميآيد
چه بيرحمي به عشق و دوستي هم باورم كردي كه بعدازتو مرا از دوستيها مهربانيها دگر باور نميآيد
مُصيبتنامه عشقم نه در خورد يكي شعر و يكي بحثاست كه اين درد توانسوزم به يك دفتر به صد دفتر نميآيد
چو زخمي گشته عشق توانسوز توام ساقي، تو خود داني ز هر خنجر دگر زخمي چنين كاري و دردآور نميآيد
به گردون ميرسد آهم در اين شبهاي رنجاننده (نيداود) چنان دود از دلم ميخيزد اين شبها كه از مجمر نميآيد
سلام.خوبی گلم.قبلا پروفایلت رو خونده بودم ولی امروز دوباره خوندم.فقط اینو میتونم بگم خیلی گلی خیلی دوست دارم
matalebet nesbatan khoob bood.
ye sari ham be weblog man bezan va age deneveshte va ya monajat va ya deklameh az khodet dashti baraye man ersal kon ta ba name khodet dar weblog gharar begireh.
darzemn dar payan har mah behtarin nevisandeh va behtarin deklame go ra moshakhas mikonim.
ba tashakor: modiriate GOD SKY
http://godsky.loxblog.net/
» گل صداقت
» دنیا
» دیدار
» عشق
» عیب کار
» محرم اسرار بودن قابلیت می خواهد ...
» آسمان آبی
» یلدا
» چه حاصل
» بیچاره عاشیق
» جاده های عشق
» غروب
» و خدا زن را آفرید ...
» بیایید جواب تصدیق دعاهایمان را بفرستیم !!!
» ایام سوگ و ماتم سیدالشهدا تسلیت باد
» صوفی و خرش
» چه چیزی با ارزش تر است ؟
» بنام الله ...
» اول محرم هزار و چهار صد و سی و سه
Design By : Pichak |